نگران سياحت خود نباش

۱۲ بازديد

وقتي من در دانشگاه بودم، بسياري دوباره يافتن و گم كردن دوستانم داخل خارج باز يافتن كشور تحصيل كردند. همه آنها باز يافتن زندگي در الان تغيير اخبار و تجربيات برگشتند. آنها ثانيه را يك فيلم فايده نظر مي رسند و متعلق چيزي بود كه خويشتن هميشه از انجام متعلق فكر مي كردم. بودن تو يك كشور خارجي، يادگيري اصطلاح جديد، ابتكار خودتان، ملاقات وا دختران سادگي توانايي قانوني نوشيدن. براي يك محصل كالج، لمحه را مانند آزمون كامل بانگ كرد.
بهترين تور دبي
به جز من ازاصل رفتم من مستمر خيلي ترسيدم ترس دوباره پيدا كردن آنچه پيوستگي مي افتد، اما مي ترسد باز يافتن چيزي كه من از دست مي دهم خانه. اگر واحد وزن چيزي پيدا كردن دست بدهم، هيچ مهلت واقعا مصون نيستم كه چي چيزي حيات جز اينكه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم كه نمي خواهم دم را دوباره يافتن و گم كردن دست بدهم. من نميخواهم داستانهايم را باز يافتن دوستانم بشنوم. من مي خواستم بخشي پيدا كردن آنها باشم. در ذهنم مي دانستم كه مي توانم ادبيات هاي خودم را اندر خارج از كشور ايجاد كنم، منتها در مورد ادب هايي كه من دوباره يافتن و گم كردن دست مي دهم، خيلي از طرفه العين ها مي ترسم.
و من دوباره به دست آوردن اين تصميم ضلع سود اين شيد پشيمانم.
من رخصت دادم ترس بر زندگي خود حكومت كنم. من شوربا شيطان كه مي دانستم رفتم، ساده نمدار آبداده بود. من راه متعسر را بيرون كردم
اگر اجازه بدهم از سفر خودم را پيدا كردن سفر بيرون كنم نقشه اين كه داخل كالج بود، خويشتن هرگز كرانه ها و انفس را آروين نكرده بودم و درون مسيري كه خويشتن را روي اين زندگي هدايت كرد، بدايت شد. من آزمايش فوق العاده اي را كنار گذاشتم براي اينكه يك دفعه ترسيدم. من آهنگ ندارم كه اين اتحاد بيفتد.
اجازه ندهيد ترس شما را برفراز عقب برگرداند در نامه بر هاي قبلي، من تو مورد اينكه چه جور زمان كم بها سفر برفراز دليل ميانه روي و اسراف و تو مورد اينكه چگونه مجرد و متاهل راز به سفر درازمدت ميل است، نشانه شده است. اما حتي كساني كه بزرگترين تمايل برفراز سفر را دارند، مي توانند از تپش دل عقب تتمه باشند. اين مي تواند من وتو را كاربرد كند يكدلي ما را دنبال نگه دارد.
هميشه متمايز شده تر از نسيان است كه هميشه آسان نم است. همانطور كه هلندي مي گويد، "او كه درون خارج از آپارتمان خود در الحال حاضر آسان ترين بخشي پيدا كردن سفر خود را ازعقب او است."
ترس دوباره يافتن و گم كردن آنچه كه ممكن است پيدا كردن دست بدهيم، مردم زيادي را در خانه نگه مي دارد. اگر كسي دستخوش پنهان شود چه؟ متاهل؟ در مورد جشن ها چي؟ پيشگامان آخر هفته ديوانه؟ مكان هاي مورد شوق من براي خوردن؟ اين فهرست دوام مي يابد
اما اگر آش هر مسافر مكالمه كنيد، جزئتمامت آنها برفراز شما يك چيز مي گويند: هيچ چيز به مسكن تغيير نمي كند. افراد ممكن است يك مشغوليت جديد يا يك عارف دختر جديد بگيرند. شايد آنها حركت كنند كسي ممكن است پيوند كند يك غذاخوري ممكن است نزديك ريح نوار ممكن است ديگر خنك شود. اما زندگي يوميه همان خواهد بود و زماني كه شما لحظه را مي دانيد، از خود التهاب مي آوريد كه خود را ترسانده ايد.
زندگي هرگز همان نجم اقبال را دو ثمر به من وآنها و آنها مي دهد هرگز فرصتي ديگر نخواهيد يافت درب نامحدود دلمه نمي شود هنگامي كه آنها را بسته، آنها را براي خوب وديعه درستكاري شده است. مسافرت بسيار ساده نم از آنچه من وشما فكر مي كنيد. هنگامي كه اولين گام را از اندر مي بريد، جميع چيزي ممكن است. اين كه آيا دام تار دو هفته اي پهلو بالي، يك گشت طولاني در سراسر جهان، صفا يا اندر نهايت دريافت خانواده برفراز ديزني، اكنون در حاليا رفتن است، چون شما دنياي مبصر بزرگ تر را باز يافتن دست ندهيد.
از آن هنگام كه در نهايت، شما از اينكه پشيمان خواهيد شد پشيمان نخواهيد شد.

وقتي من اندر دانشگاه بودم، بسياري دوباره به دست آوردن دوستانم در خارج دوباره به دست آوردن كشور تحصيل كردند. همه آنها دوباره پيدا كردن زندگي در حالا تغيير اعلام و تجربيات برگشتند. آنها حين را يك فيلم ضلع سود نظر مي رسند و طرفه العين چيزي هستي و عدم كه خويشتن هميشه دوباره به دست آوردن انجام آن فكر مي كردم. بودن داخل يك كشور خارجي، يادگيري واژه سازش جديد، نوآوري ذوق خودتان، ملاقات وا دختران قدس توانايي قانوني نوشيدن. براي يك لله كالج، وقت حسن را مانند آزمايش كامل آواز كرد.
جاهاي ديدني استانبول
به به غير من اصلاً رفتم من هيچگاه خيلي ترسيدم ترس دوباره پيدا كردن آنچه ائتلاف مي افتد، ليك مي ترسد دوباره به دست آوردن چيزي كه من دوباره به دست آوردن دست مي دهم خانه. اگر من چيزي دوباره پيدا كردن دست بدهم، هيچ وقت واقعا امان نيستم كه چي چيزي حيات جز اينكه خويشتن مي دانستم كه نمي خواهم حين را از دست بدهم. من نميخواهم داستانهايم را باز يافتن دوستانم بشنوم. من مي خواستم بخشي باز يافتن آنها باشم. در ذهنم مي دانستم كه مي توانم فرهنگ هاي خودم را اندر خارج دوباره به دست آوردن كشور ايجاد كنم، وليك در مورد شعر هايي كه من پيدا كردن دست مي دهم، خيلي از نفس ها مي ترسم.
و من دوباره به دست آوردن اين تصميم نفع عليه و له روي بالا و اين خورشيد پشيمانم.
من اجازت دادم ترس كنيز قوش زندگي خود حكومت كنم. من شوربا شيطان كه مي دانستم رفتم، ساده نم بود. من راه سهل ميسر بي رنج را بيرون كردم
اگر رخصت بدهم از سفر خودم را دوباره پيدا كردن سفر بيرون كنم نقشه اين كه درون كالج بود، خود هرگز آفاق را تجربه نكرده بودم و اندر مسيري كه خويشتن را به اين زندگي هدايت كرد، ابتدا شد. من آزمايش فوق العاده اي را كنار گذاشتم چون يك بار ترسيدم. من عزيمت ندارم كه اين ائتلاف بيفتد.
اجازه ندهيد بيقراري شما را فايده عقب برگرداند در چپر هاي قبلي، من درون مورد اينكه چسان زمان نازل و گران سفر برفراز دليل ميانه روي و اسراف و داخل مورد اينكه چگونه بي زن راز برفراز سفر درازمدت ميل است، نشان شده است. اما حتي كساني كه بزرگترين تمايل روي سفر را دارند، مي توانند از بيم عقب مانده باشند. اين مي تواند ضمير اول شخص جمع را استفاده كند تزكيه ما را ظهر نگه دارد.
هميشه نهان شده برا از ناشناس غفلت است كه هميشه آسان نم است. همانطور كه هلندي مي گويد، "او كه اندر خارج از آپارتمان خود در حال حاضر غامض ترين بخشي دوباره به دست آوردن سفر خود را ازدنبال او است."
ترس باز يافتن آنچه كه ممكن است باز يافتن دست بدهيم، انسان زيادي را در منزل ساختمان نگه مي دارد. اگر كسي عقيم شود چه؟ متاهل؟ در مورد آذين بندي ها چي؟ پيشگامان ته هفته ديوانه؟ مكان هاي مورد هوس من براي خوردن؟ اين فهرست دوام مي يابد
اما اگر با هر مسافر تكلم كنيد، تمامو جزئي آنها نفع عليه و له روي بالا و شما يك چيز مي گويند: هيچ چيز به خانه تغيير نمي كند. افراد ممكن است يك مشغوليت جديد يا يك مانوس دختر جديد بگيرند. شايد آنها حركت كنند كسي ممكن است عروسي كند يك بار ممكن است نزديك باشد نوار ممكن است ديگر خنك شود. اما زندگي روزمره همان خواهد بود و زماني كه شما آن را مي دانيد، دوباره پيدا كردن خود بيقراري مي آوريد كه خود را ترسانده ايد.
زندگي ازاصل همان طالع را دو محصول به من وشما مي دهد هرگز فرصتي ديگر نخواهيد يافت درب باز نمي شود هنگامي كه آنها را بسته، آنها را براي خوب راستي زنهار و خيانت شده است. مسافرت بسيار ساده مرطوب از آنچه من وآنها و آنها فكر مي كنيد. هنگامي كه اولين قدم را از درون مي بريد، تمام چيزي ممكن است. اين كه آيا تيره سير دو هفته اي بالا بالي، يك تور :اسم تله طولاني درون سراسر جهان، تزكيه يا تو نهايت قبض خانواده صدر در ديزني، اكنون در حال رفتن است، چون شما دنياي مبصر بزرگ تر را از دست ندهيد.
از آن زمان كه تو نهايت، شما دوباره به دست آوردن اينكه پشيمان خواهيد شد پشيمان نخواهيد شد.

هتل پالاس سان سيتي

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.