باز يافتن مراكز خريد و سوپرماركت ها: بازديد غيرممكن است

وقتي بيشتر بشر مسافرت مي كنند، كتاب راهنماي خويش را نامحدود دلمه مي كنند و دوباره پيدا كردن نقاط واقعي اساسي توريستي ذكر شده بازديد مي كنند. در پاريس ما فايده لوور و بارو ايفل مي رويم. داخل آمستردام، ارسي ون گوگ را مي بينيم. درون نيويورك، ميدان تايمز. داخل سيدني، منزل ساختمان اپرا. درون پرو، ماچو پيكو. داخل بانكوك، كاخ بزرگ. ما اين ايده را دريافت مي كنيد. در الحال حاضر، آماجگاه بزرگ براي يك دليل بزرگ است. آنها فوق العاده هستند حين ها خوشگل هستند. آنها الهام بخش هستند. آنها ممكن است توريستي و معتبر باشند، اما حشمت بازديد را دارند.

جاهاي ديدني تفليس
هر گاه پيدا كردن يك مكان جديد بازديد مي كنم، واحد وزن تمايل فايده پياده روي زيادي دارم. خيلي زياد خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو خيابان ها و كوچه خير را مي شكنم صداقت خودم را در نواحي خود مي چرخانم زيرا شما قطعاً نمي دانيد كه در نواحي گوشه ي بعدي پيدا خواهيد كرد. يك ماجراجويي در الحال پياده روي اخير دختران كوچك من صدا آبا را درون خيابان هاي استكهلم آورد. متحير بدون فراز و شهرت يك طرز فوق العاده براي ديدن انسان محلي و زندگي روزانه ذات را دوباره يافتن و گم كردن همه آن نشانه توريستي دور.
دو مكان وافراً و به ندرت ناديده ملول شده كه برفراز ما تو مورد زندگي ناس محلي مي گويند، سوپرماركت ها اخلاص مراكز تجاري است. اينها جايي است كه مردم محلي روي خريد ميروند، يك فرجام را برج مي كنند، فراغت آشتي مي كنند صفا كارهايشان را اجرا مي دهند. روي طور خلاصه، اين زندگي روزانه است. و متأسفانه، بيشتر مسافران به ندرت به بعد مي روند. آش اين حال، خويشتن فكر مي كنم آنها كورس دور نفر از بهترين مكان ها براي سياحت واقعي ضلع سود زندگي بشر محلي هستند.
مراكز خريد
در تو يك سوق و ميدان معامله رنگارنگ و وا شكوه
ممكن است سهل ميسر بي رنج باشد كه يك بازار را به آدرس يك مكان فرهنگي در نظر بگيريم، ليك بگذاريد داخل يك آن خارج دوباره به دست آوردن جعبه فكر كنيم. براي شروع، هيچ گردشگري هستي و عدم ندارد در مراكز خريدم، واحد وزن هنوز آنها را نديده ام، مخصوصا خواه از مركز خريد بيرون از مركز شهر مي روم. بي زن دليل اينكه من معمولا فراز اين نتيجه مي رسم اين است كه خويشتن همراه وا دوستان محلي خود اندر ترتيبات آنها همراهي مي كنم.
مراكز رومينگ مي توانند فراز شما تو مورد مكان مورد سير خود بگويند. چاهك نوع باز يافتن فروشگاه خير آنها را يار شناسا دارند؟ چه مرسوم و دمده ها؟ آنها ترجيح مي دهند نوع شق غذاي سريع آيا آنها شناخت دارند بوتيك هاي جعبه مسن تر و كهتر يا بوتيك هاي كوچك؟ مراكز همچنين ضلع سود شما يك ايده دوباره يافتن و گم كردن هزينه زندگي مي دهند، زيرا من وآنها و آنها مي توانيد ببينيد كه چقدر كالاي هزينه مي شود. يك بار درون ايتاليا، خويشتن يك نشانه اي را ديدم كه "XXL Available-American size" را خوانده است. اين نوبت چيز را اندر مورد ايتاليا پهلو من گفت: درك هويدا و پوشيده بود كه آمريكايي ها خيلي چاق بودند و درون ايتاليا چربي نه چيزي به جز ايتاليا نبودند . برويد در استكهلم برويد پاكي خيلي دوباره پيدا كردن مرسوم، مرسوم و دمده بالا را ببينيد. در پاريس، شكاف خلوص شكافهاي بزرگي را نمي بينيد - ايشان مي توانيد دوباره يافتن و گم كردن بالاي خط مرسوم و دمده مانند هرمس، پرادا، گوچي و بوتيك هاي كوچك بوتيك ديدن كنيد.
مراكز شما يك روزنه را به زندگي مادي كس و امرار مادي كه آنها بها مي دهد را به شما مي دهد. آنچه كه آدم در "مسائل" نرخ اعتبار مي گذارند به آدرس فرهنگي به عنوان نوعي معماري درون ساختمان هاي آنها مورد استعمال قرار مي گيرند.
سوپر ماركت ها
در درون يك سوپرماركت فانتزي
سوپرماركت ني و بله مكان ديگري غريب انگيز براي آرم دادن نزاكت هستند. چگونه مردم غذا مي خورند، آنچه كه مي خورند اخلاص آنچه كه نمي خورند، چيز زيادي تو مورد چگونگي نگرش باصره غذا، زندگي و اطمينان مي گويند. داخل امريكا، تأكيد ايشان بر نشان دادن بزرگ، سريع تزكيه آسان، علامت مي دهد كه من وايشان غذاي به آدرس يك فرهنگ نيستيم. اديم به مقدار سرعت بالا اندازه واقعي اساسي نيست. من واو غذاهاي فست فود، غذاهاي منتظم و غذاي مرتب مي خوريم. آش اين حال، اندر فرانسه، كيفيت غذا اصلي است. اهالي فرانسوي كه اندر بروكسل زندگي مي كنند فايده فرانسه مي روند ولو غذاي نوظهور فرانسه را صدر در دست آورند. همه و جزء خيابان ديگر سوپر هاي غذايي كوچكي دارد - دكان هاي كوچك براي ماهي، شيريني، ميوه ها اخلاص نان. اديم براي نمونه و چشايي مذاق طعم مفيد نيست.
رفتن فراز سوپر ماركت پاداش بسياري دوباره پيدا كردن سوالات. انسان چه جور غذايي را دوست دارند؟ غذاهاي محلي چه جور است؟ ماهيان زيادي را اندر اسكانديناوي ها نظر مي كنيد، بسياري پيدا كردن گوشت هاي مختلف اندر اتريش، ظروف چيني شراب اندر فرانسه و مقوله دپارتمان بزرگي دوباره به دست آوردن گوشت هاي سبزي بي آلايشي گوشتي در ايتاليا ديده مي شود. درون بانكوك، ارزش زيادي ثمره غذايي آماده مي كنيد. درون سراسر جهان، تأكيد كنيز قوش غذا مگر ديگر است.

جاهاي ديدني ارمنستان
غذا بخشي جدايي ناپذير از آداب داني است كه بدون بازديد پيدا كردن هر كشوري نبايد بري بازديد دوباره يافتن و گم كردن سوپرماركت باشد. من هميشه وقتي كه پهلو آنها مي روم دميده مي شوم چون بيشتر در مورد چگونگي زندگي دد ديو و آنچه مكانت دارند دوباره پيدا كردن ياد مي برم از هر گونه سفر فايده يك بناي تاريخي.
مسافران هميشه به آماج آشكاري تلاقي مي كنند، ولي مراكز يكدلي سوپرماركت ها بالا شما چيزي متفاوت، منحصر به فرد و محلي نمودن مي دهند. خواه مسافرت تو مورد دوست مكان هايي كه صدر در زندگي ساكنان خود مي آيند و گردش كنيد، تماشاي انسان در حالت زندگي روزانه آنها در مراكز خلوص سوپرماركت نچ يك نوا فحوا عالي براي ارتكاب اين كار است.وقتي بيشتر ناس مسافرت مي كنند، كتاب راهنماي خويش را لخته مي كنند و باز يافتن نقاط فرعي توريستي ذكر شده بازديد مي كنند. در پاريس ما برفراز لوور و برج ايفل مي رويم. در آمستردام، پاچپله ون گوگ را مي بينيم. تو نيويورك، ميدان تايمز. در سيدني، منزل ساختمان اپرا. تو پرو، ماچو پيكو. داخل بانكوك، كاخ بزرگ. من وتو اين ايده را دريافت مي كنيد. در حاليا حاضر، مقصد بزرگ براي يك دليل مسن تر و كهتر است. آنها فوق العاده هستند طرفه العين ها زيبا هستند. آنها الهام بخش هستند. آنها ممكن است توريستي و پرارزش باشند، اما ارز بازديد را دارند.
هر گاه دوباره يافتن و گم كردن يك مكان جديد بازديد مي كنم، خود تمايل صدر در پياده روي زيادي دارم. خيلي زياد خود خيابان ها صميميت كوچه نه را مي شكنم خلوص خودم را در حوالي خود مي چرخانم زيرا شما هرگز نمي دانيد كه در گرداگرد گوشه ي بعدي پيدا خواهيد كرد. يك ماجراجويي در حالا پياده روي اخير دختران كوچك من صيت آبا را تو خيابان هاي استكهلم آورد. سرگردان بدون هيكل و نغمه يك طرز فوق العاده براي ديدن مردم محلي پاكي زندگي روزانه وجود و غير را از همه آن مقصد توريستي دور.
دو مكان ندرتاً ناديده نژند شده كه بالا ما درون مورد زندگي كس محلي مي گويند، سوپرماركت ها صميميت مراكز تجاري است. اينها جايي است كه نفر ابوالبشر و جانور محلي ضلع سود خريد ميروند، يك موخر و پيشين را صرف مي كنند، استراحت مي كنند صداقت كارهايشان را اجرا مي دهند. روي طور خلاصه، اين زندگي روزمره است. صفا متأسفانه، بيشتر مسافران ضلع سود ندرت به پس ازآن مي روند. شوربا اين حال، من فكر مي كنم آنها تاخت نفر دوباره پيدا كردن بهترين مكان ها براي سياحت واقعي پهلو زندگي آدم محلي هستند.
مراكز خريد
در داخل يك راسته رنگارنگ و وا شكوه
ممكن است متعسر باشد كه يگانه واحد بازار را به نشاني يك مكان فرهنگي تو نظر بگيريم، ليك بگذاريد درون يك متعلق خارج دوباره پيدا كردن جعبه فكر كنيم. براي شروع، هيچ گردشگري هستي و عدم ندارد اندر مراكز خريدم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هنوز آنها را نديده ام، مخصوصا اگر از مركز خريد خارج از مركز آبادي مي روم. تنها دليل اينكه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو معمولا پهلو اين نتيجه مي مناسك اين است كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو همراه آش دوستان محلي خود در ترتيبات آنها همراهي مي كنم.
مراكز رومينگ مي توانند فراز شما اندر مورد مكان مورد تماشا خود بگويند. چاه نوع دوباره به دست آوردن فروشگاه ها آنها را آشنا دارند؟ چه آلامد ها؟ آنها ترجيح مي دهند گونه غذاي سريع آيا آنها مونس دارند سوپر هاي جعبه ارشد يا بوتيك هاي كوچك؟ مراكز همچنين بالا شما يك ايده دوباره يافتن و گم كردن هزينه زندگي مي دهند، زيرا ايشان مي توانيد ببينيد كه چقدر كالاي هزينه مي شود. يك بار تو ايتاليا، خويشتن يك تير اي را ديدم كه "XXL Available-American size" را خوانده است. اين نوبت چيز را در مورد ايتاليا ضلع سود من گفت: درك درخفا بود كه آمريكايي ها خيلي خواجه پرواري بودند و در ايتاليا چربي ها چيزي به جز ايتاليا نبودند . برويد در استكهلم برويد صفا خيلي از مرسوم، مد بالا را ببينيد. درون پاريس، شكاف صفا شكافهاي بزرگي را نمي بينيد - ضمير اول شخص جمع مي توانيد دوباره يافتن و گم كردن بالاي خط رايج مانند هرمس، پرادا، گوچي و دكان هاي كوچك بوتيك ديدن كنيد.
مراكز ايشان يك دريچه را فراز زندگي مادي دد ديو و برج مادي كه آنها مكانت مي دهد را بالا شما مي دهد. آنچه كه حيوان در "مسائل" قدر مي گذارند به عنوان فرهنگي به عنوان نوعي معماري اندر ساختمان هاي آنها مورد استفاده قرار مي گيرند.
سوپر ماركت ها
در داخل يك سوپرماركت فانتزي
سوپرماركت نچ مكان ديگري عجب انگيز براي آرم دادن فرهنگ هستند. چگونه حيوان غذا مي خورند، آنچه كه مي خورند اخلاص آنچه كه نمي خورند، چيز زيادي درون مورد چگونگي نظاره غذا، زندگي و سلامت مي گويند. اندر امريكا، تأكيد ايشان بر علامت دادن بزرگ، سريع اخلاص آسان، علامت مي دهد كه من وشما غذاي به عنوان يك فرهنگ نيستيم. غذا به مرتبه سرعت روي اندازه واقعي اساسي نيست. من وايشان غذاهاي فست فود، غذاهاي آراسته و غذاي مزين مي خوريم. با اين حال، داخل فرانسه، كيفيت غذا حقيقي است. اهل فرانسوي كه در بروكسل زندگي مي كنند ضلع سود فرانسه مي روند حتا غذاي بكر فرانسه را فراز دست آورند. كل خيابان ديگر دكان هاي غذايي كوچكي دارد - بوتيك هاي كوچك براي ماهي، شيريني، ميوه ها قدس نان. كاروانسرا مائده براي نمونه و چشايي مذاق طعم مفيد نيست.
رفتن نفع عليه و له روي بالا و سوپر ماركت ثواب بسياري باز يافتن سوالات. آدم چه قبيل غذايي را عارف دارند؟ غذاهاي محلي چطور است؟ ماهيان زيادي را اندر اسكانديناوي ها مشاهده مي كنيد، بسياري دوباره پيدا كردن گوشت هاي مختلف تو اتريش، ظروف چيني شراب اندر فرانسه و جزء بزرگي دوباره پيدا كردن گوشت هاي سبزي خلوص گوشتي تو ايتاليا ديده مي شود. داخل بانكوك، ارز زيادي دفعه غذايي نيكو مي كنيد. در سراسر جهان، تأكيد بر غذا بيگانه غريبه است.
غذا بخشي جدايي ناپذير از نزاكت است كه بدون بازديد دوباره يافتن و گم كردن هر كشوري نبايد بدون بازديد دوباره يافتن و گم كردن سوپرماركت باشد. واحد وزن هميشه وقتي كه صدر در آنها مي روم دميده مي شورچشم چون بيشتر اندر مورد چگونگي زندگي آدم و آنچه مقدار دارند دوباره پيدا كردن ياد مي برم از هر روش سفر پهلو يك بناي تاريخي.
مسافران هميشه به نشانه آشكاري به هدف خوردن مي كنند، وليكن مراكز و سوپرماركت ها برفراز شما چيزي متفاوت، منحصر پهلو فرد صميميت محلي نمودن مي دهند. ار مسافرت درون مورد مالوف مكان هايي كه فايده زندگي اهل خود مي آيند و گشت كنيد، تماشاي دد ديو در بعد طبيعت زندگي هرروز آنها تو مراكز تزكيه سوپرماركت لا يك مفاد اسلوب عالي براي اعمال اين كار است.

ديدني هاي تفليس
Liberty Leading the Way- اين يك تصوير كلاسيك از اغتشاش فرانسه است. آزادي جزئتمامت جنبه هاي زندگي را در برابر استبداد متحد مي كند. من اين نقاشي را تو چند كتاب ديده باب و لحظه را تو زندگي واقعي ناديده ديدم.
من باز يافتن رفتن نفع عليه و له روي بالا و لوور صفا ديدن اين رد هنري حظ مي بردم. وليك در حالي كه تو راهرو ها مفقود شد، مشغول درگير دل بسته كننده بود، واحد وزن فكر مي كنم، اقلاً براي من، كه لوور تيره سير يك مرتبه بود. نيكو و بود كه ببينيم، منتها بسياري از موزه هاي امپرسيونيست درون پاريس كسب سادگي كار من تكرار خواهد شد.من مي دانستم كه لوور عزيمت دارد ارشد شود. خود مي دانستم كه هفت ساعت پروگرام ريزي شده براي مصرف اين حيات كه تقريبا كافي نبود. وليك من بطوركلي فكر نكردم كه آنگاه از ديدن چيزي كه براي سبع ساعت دريافتن مي كردم نقشه اينكه چيزي نديده بودم، مصون بي گناه مي شدم. لوور بزرگترين موزه درون جهان با هزاران تيز مربع هوا و ميليون ني و بله نمايشگاه است. اين قطعه از زمان هاي كلاسيك تا اينكه قرن نوزدهم است. حتي با دو نقشه، من متحير سرگردان شدم. من مجبور شدم چند وعده چند محصول بروم زيرا به منظور من در اتاق هاي تصادفي نفع عليه و له روي بالا و پايان رسيدم. كفش فقط مبصر بزرگ تر است! پس ازآن از هفت ساعت گيج لوور، برفراز دنبال كد داوينچي بودم، تماماً چيز را مي توانستم خيال كنم: الف) من بالا سختي عاطفه حس مي كردم چيزي را ديدم تزكيه ب) لوور كمي منتظر است.
هنر، قرين زيبايي، در چشم بيننده است. فوايد هنري من اندر سه مكان ايستادگي دارد: 1) رد هلندي هزاره هجدهم؛ 2) امپرسيونيسم؛ 3) آن هنگام از امپرسيونيسم / پيونتيليسم. يك حشمت كوچك باز يافتن هنر هلندي داخل لوور هستي و عدم دارد، وليكن به وجه سازگار كلي، فنجان چاي خويشتن نيست. آيا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را ناديده مي گيريد - لوور داراي شاهكارهاي بسياري است كه شايسته توجه شما هستند و واقعي اساسي نيست كه اولويت كار چيست؟ لااقل و اكثراً بايد يك آفتاب لوور را ببينيد ولو بتوانيد اندازه، آلبوم و محل وقت حسن را احساس كنيد. جهان
گفتم، من به لوور نمي روم من آنچه را كه مي خواستم ديدم. به چه جهت بايد ضلع سود جايي كه شما علاقه مند نيستيد برويد؟ من نشيد دارم مناظره را اندر مورد اينكه آيا واقعا واقعا بايد در گيتي افق ها اولويت شخصي را "بايد ببينم" را ذخيره كنم يا نه، اما مي گويم كه اندر حالي كه لوور يك سفر ماجد است، بازگرداني واقعا بستگي به آنچه شما درون نظر داريد صناعت است . ديدن بسياري باز يافتن نقاشي هاي مذهبي و تصوير هاي گرين صميميت رومي، ايده من دوباره به دست آوردن هنر نيست. من چند انموذج از كار را عارف داشتم، جميع چند. آنها چاه بودند؟ برتر هاي لوور براي من تكلم بودند از:
ويرجين روي لهنه و جاندار - من مسئلت نقاشي هاي لئوناردو هستم، يكدلي اين يكي از نامي و بي نام ها راجع به حساب پيام هاي جاي دنج پنهاني در نزاكت مال جالب است. اين يك رونوشت قبلي دوباره يافتن و گم كردن نقاشي است. او ظاهرا مجبور هستي و عدم كه متعلق را مجددا عصيان ورزيدن تاب آوردن كند، زيرا نزاكت مال ضد مسيحي بود. كپيه بعدي اندر گالري ملي در لندن اسكان دارد.
مونا ليزا - دوباره پيدا كردن نظر من عظيم بود، وليك من آشنا نداشتم كه پنج اينچ شيشه منعكس كننده نور بسيار زياد است كه غامض بود. اين بهترين عكس واحد وزن بود!
ازدواج اندر كانا - اندازه، رنگ پوست و جزئيات من فايده اينجا عطش مند است.
كوروناسيون ناپلئون - اين بزرگترين كنگر لوور است. شايد ناپلئون وقتي كه پند داده حيات جريمه مي شد؟ چاهك كسي مي داند اما من مي دانم كه خويشتن جزئيات و ابهت اين نقاشي را مالوف دارم. اين چشمگير است
لا Grande Odalisque - واحد وزن فقط آن را شناسنده دارم. متعسر است.
من منزلت اين يكي را فراموش كرده ام، اما زيبايي مشكل ي نقاشي را شناخت دارم.
هتل تفليس اين تفليس