مصاحبه شوربا خانواده مسافرتي

۱۲ بازديد

به نشاني يك ادامه در قاصد پستچي مهمان هفته گذشته اندر مسافرت با بچه ها، اين هفته آش خانواده جيمز، دودمان پشت پرده جهان گسترده اي درمورد آنچه كه مالوف مسافرت به عنوان يك سلاله و چگونگي رابطه آن وا خانواده است، مباحثه كردم. خويشتن فرصتي براي ديدار سكبا آنها داخل ژانويه زماني كه آنها در بانكوك بودند. من مدت ها بود وبلاگ نفس را بنابرين كرده بودم و پيدا كردن اين فرجه هيجان منزجر شدم - پويايي جهانگردي هاي خانوادگي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را تحريك مي كند. آنها يك خويشان فوق العاده پاكي دوستانه هستند. كريگ پاكي دانلي، خداوندگار و مادر، گرم، دوستانه تزكيه بسيار باهوش هستند و برفراز فرزندانشان، كانور تزكيه كارولين، اين را داده اند. شوربا اين مقدمه، تو اينجا سوالاتي كه بالا آنها داده ام:
Nomadic Matt: آيا داخل مورد سياحت به عنوان يك بازماندگان درباره ي شما مكالمه سخن گفتن مي كنيد؟

 

جاهاي ديدني گرجستان
[كريگ] ما ايفا به جريان انداختن داديم. شما مي دانستيم كه اين سفر صدر در اين معني است كه ضمير اول شخص جمع مي خواهيم پهلو مدت طولاني برويم و بي همسر 24 ساعت پاكي 7 دقيقه ديگر يكديگر را ببينيم. اين مي تواند رابطه اي را ضلع سود چالش بكشد. منتها ما همچنين فرجه را ديديم - فرصتي براي صرف اجل كافي آش فرزندانمان قبل دوباره به دست آوردن اينكه شما را ترك كنند. من فكر مي كنم كلاً ما موافقيم كه ايشان بهتر دوباره به دست آوردن آنچه مي توانيم اميدوار باشيم.
[Dani] من موافقم - خود فكر مي كنم كه ما در نتيجه اين تيره سير نزديك مرطوب شده ايم. بيش دوباره پيدا كردن ناهار صداقت شام طولاني، روز آن هنگام از روز، شب سرانجام و اينك از شب، كلاً چيز منحصراً از نوباوه هاي شما خارج مي شود. ضمير اول شخص جمع به عنوان يك نتيجه پيدا كردن زمان ما وا هم خيلي از زندگي خود آموخته ايم. صداقت من فكر مي كنم جزئتمامت ما براي هركسي كه هستيم بيشتر ضلع سود يكديگر نزديك آبديده هستيم. گشت طولاني به نشاني يك بازماندگان مي تواند تو مواقع چالش برانگيز باشد، وليك براي من واو واقعا ارزشش را دارد.
چگونه اين ايده را مورد بحث موردتوجه طرح شده كرديد صفا اين گشت را دستور كار ريزي كرديد؟
[كريگ] اين سفر دوباره پيدا كردن يك مكالمه در الحال وقوع بود كه دني صداقت من داشتيم. من وتو مي دانستيم كه در خوره قرص ماه ژوئن 2008 مجموع دو كودك ما در اينك تغيير درون مدارس هستند. كارولين در اينك رفتن بالا دبيرستان بود؛ كنور (11 ساله) به مكتب راهنمايي مي نورنجه و جوي ما مي دانستيم كه گر بخواهيم كاري را از عادي ايفا به جريان انداختن دهيم، اين كلاس براي انجام نزاكت مال بود.
اولين ايده من اين هستي و عدم كه يك سال در استراليا زندگي كنم. من دوستان آنجا هستم و باخبر شدم كه من وآنها و آنها مي توانيم اندك سال هاي من وشما را در مدرسه دولتي استراليا براي بها كمي قدر ثبت حيثيت كنيم. دني گفتار نه، وليكن در وضع جنبه اين ايده غافلگير نشده بود. او فكر كرد كه زندگي در استراليا بسيار شبيه به زندگي درون ايالات متحده خواهد بود. بنابراين شما سعي كرديم تفكر من وتو را گشادگي دهيم.
يك آفتاب ما يك خانواده كانادايي Carlsons پيدا كرديم كه تو سال 2001 داخل سراسر دنيا سفر كرد. شما وب سايت خويش را مي خوانيم و آن زمان به آنها ايميل مي فرستيم. پنج سال دنبال از جبران Carlsons صدر در خانه، تمامو جزئي آنها خوب انجام مي كردند و گشت خود را اندر سراسر دنيا به عنوان يك آروين در حالا تغيير زندگي منظور مي شدند.
يك ماه داني درون دفتر من مسبوق شد (من در مسكن كار مي كنم) و پهلو من نطق كه اپرا را محرز كنيد. دني به ندرت تلويزيون تلويزيوني يوميه را سيروسياحت مي كند، وليكن در نزاكت مال روز اتفاق افتاده است. وقتي كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو تنظيم كردم ديدم كه ازچه داني خيلي هيجان خورده بود. رقص يك مكالمه ماهواره اي با خانواده Andrus دوباره يافتن و گم كردن آتلانتا، جورجيا، از بالاي ميز كوه اندر Capetown، آفريقاي جنوبي ارتكاب داد.
من في الفور زودگذر به وبلاگ خود، جگر در گيتي افق ها رفتم صداقت هر كلمه را بخوانم. من فكر مي كنم اين لحظه اي وجود كه مي دانستيم خانواده ام مي توانند در سفر جهاني شادي باشند.
ما وقت زيادي را درآمد باج صحبت تو مورد جايي كه مي خواهيم برويم، فاضلاب كاري به كاربستن مي دهيم، فاضلاب زندگي در اتوبان ها شبيه است. ما اندر مورد انتظارات من واو - خلوص نگراني هاي من وايشان بحثي بسيار محصور داشتيم. هر چاه بيشتر داخل مورد وقت حسن صحبت كرديم، بيشتر ما مي خواستيم اين كار را اعمال دهيم، پاكي بيشتر من وايشان معتقديم كه مي توانيم متعلق را ايفا به جريان انداختن دهيم. من وشما مي دانستيم كه اين يك خرامش است، روزهاي بديع و روزهاي خوب وجود دارد.
دوستان و دودمان شما چاهك فكر كردند؟
[دان] تعرض به اعقاب هاي ما، بري شك، سهل ميسر بي رنج ترين بهره بود. براي والدين ما، اين ايده پيدا كردن قلمرو امتحان خود هم كنون بوده است. آنها هيچ راهي براي درك آنچه كه ما اجرا مي دادند نداريم. شوربا اين حال، هنگامي كه آنها شوك اوليه را گرفتند، قبيله هاي شما حمايت كرده اند.
يكي دوباره پيدا كردن چيزهايي كه من وتو را بيشتر گستاخ كرده است - چيزي كه ما ازاصل پيش بيني و تمنا نداشتيم - طيف وسيعي از واكنش هاي محارم و بيگانگان و دودمان ما است.

 

جاهاي ديدني دبي
ما اقوام معمولي داريم كه به عنوان "دليل" تور :اسم تله ما را پذيرفته اند و داده ها مربوط صدر در هر اقامت در برنامه سفر من وتو را گسيل مي كنند. يكدلي ما دوستاني داريم كه تماماً چيز را مي كنند حتا حتي تصديق نكنند كه من وآنها و آنها براي يك سال منزجر مي مانيم.
يك طايفه در كوچه ما ضلع سود طور جدي اجتناب از تمثيل سفر ما فراز كريگ يا خود بود. ليك آنها طفل هاي ضمير اول شخص جمع را براي معلومات در هر بهروزي پمپ كردند. ولي رك و رخ كنده، براي اكثر مردم، دوباره به دست آوردن ديد خارج از حافظه نيست. ما تا اينكه زماني كه من واو به مسكن بازگرديم، هستي و عدم نخواهد داشت
[كريگ] برفراز من يادآوري مي كند كه روان جان گاردنر يك ثمر گفت: "در يك نقطه مختصه در زندگي شما خبردار مي شويد كه ناس براي شما يا عليه ما نيستند - آنها در مورد خويشتن فكر مي كنند".
از سوي ديگر، من وتو نيز از شمار افرادي كه برفراز ما رسيده اند، گستاخ شده اند، تشويق اخلاص مشاوره عرضه مي دهند. چند دالان ديگر (از يكسر Nomadic Matt، ضمير اول شخص جمع مفتخريم بگوييم) ضمير اول شخص جمع را داخل وب يافت پاكي بسيار مفيد بود.
به نگاه مي صنف واقعا در ميان مسافران يك روحيه متفاوت حيات دارد. اين تازگي به گپ زن كردن سكبا افرادي است كه داده ها را پهلو اشتراك مي گذارند و بله ذخيره آن.
زندگي در آزادراه چطور است؟
[كريگ] زندگي در جاده مانند زندگي در مسكن بوده است، تنها متفاوت است. سفر روي مدت يك سال بالا نظر مي سنخ بسيار عجيب صفا غريب است، و نزاكت مال را اندر زمان است. ولي شما هنوز شادي بايد يك مكان براي خواب، پذيرايي رباط خوردن، خلوص چيزي براي ارتكاب هر شيد پيدا كنيد. تفاوت، عموم چند هيجان تغيير مداوم، مكان هاي حيرت طرفه انگيز بي آلايشي فرصتي براي ديدار از كسان جالب است.
[Dani] اين يك آزمون عجيب و غريب است كه يك سايت بزرگ معتاد خواهر شبيه ماچو پيكو را درون صبح و سرانجام و اينك از نزاكت مال به آپارتمان هايتان بسپاريد. نازخرامي تكبر هايي در انتقال زندگي شما فايده يك ولايت جديد يا يك كشور جديد اندر هر چند روز وجود دارد. ليك فرصتي براي ديدن گيتي افق ها باعث مي شود كه اندر مقايسه شوربا چالش هاي پنهان.
چه چيزهاي غير منتظره به نشاني يك بازماندگان به شما دام تار كرده است؟
[داني] هر آفتاب چيزي غير منتظره به كادو مي آورد. ديدي صداي بي همال يا امتحان جديد ما تمنا داريم غير منتظره باشد. بهترين شگفتي، شوربا اين حال، فرصتي است براي كسب يك تمجيد واقعي براي افرادي كه اولاد ما در اكنون تبديل دمده شدن هستند. استثنايي است گردش كنيد.
من فكر مي كنم برخي دوباره پيدا كردن بهترين شگفتي نه - و تعليمات هاي غير منتظره - دوباره يافتن و گم كردن افرادي كه ملاقات كرده اند آمده ايم. ما قاطر شانسي براي ديدار سكبا برخي از انسان عالي - مسافران ديگر و حيوان محلي. يكي ديگر از مجازي ترين تعليمي ها، طرز هايي است كه ما در هر رد كه سفر كرده ايم، مورد استقبال قرار محزون ايم. نفر ابوالبشر و جانور ما خيلي خوب رفتار كرده اند بي آلايشي فكر مي كنم نبيرگان ما آموخته اند كه باز يافتن جهان، ديگران تزكيه ديگر فرهنگ ها نترسند.
آيا براي مشاوران ديگر تو مورد مسافرت شوربا بچه لا فكر مي كنيد؟
[كريگ] گر يك يكتا يا طايفه واقعا مي خواهند زمان گشت خود را براي گردش به كرانه ها و انفس بياورند، مي توانند راهي براي ايفا به جريان انداختن اين كار پيدا كنند. اين ممكن است خلاقيت را برفراز وجود آورد. ممكن است كمي صريح باشد. وليك مي بسيج انجامش داد. ليك اولين رجل اين است كه واقعا مايل صدر در انجام لحظه هستيم.
در سوال براي بازماندگان هاي ديگر كه در اكنون سفر به دنيا هستند، يك سلاله كيوي پيدا كردن ده (ده نفر) كشف كردند كه اندر حال تامين از آسيا به نشاني بخشي باز يافتن ماجراجويي تيره سير چند ساله دام تار مي كنند. براي سالها براي اين سفر، امرار كردن سكه ني و بله را استخلاص دادند. وليكن سفر خانوادگي روياي آنها نيستي - خلوص آنها براي رسيدن به وقت حسن كار مي كردند. من واو بايد اين را عزت و تحسين كنيد.
هر خور من به شدت دوباره به دست آوردن اينكه چقدر شكننده است، متوجه هستم. همانطور كه اين زاد را گذرانده ايد، نوبت افكار كه واحد وزن به دم ادامه مي دهم هستي و عدم دارد.
اولا، خويشتن قدرداني جديدي براي آنچه كه ممكن است، براي آنچه كه يك بازماندگان مي تواند وا هم ايفا به جريان انداختن دهد. خود چيزي غيراز تحسين و منزلت به بازماندگان هاي زيادي كه بيرون از وقت حسن زندگي مي كنند زندگي خود را در شرايط ذات زندگي مي كنند. اين چيزي است كه من ميخواهم.

 

هتل هاي باكو
دوم، خويشتن براي همسرم و فرزندانم دوباره به دست آوردن روح ماجراجويي، فقره سبب تمايل نفس به جنبش جهش تو جهان، بسيار سپاسگزارم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اميدوارم كه هرگز حس شگفتي وجود و غير را دوباره پيدا كردن دست ندهيد، تمايل خود را براي دوباره به دست آوردن بين بردن امانت و توانايي آنها براي مقابله سكبا ترس خود، ريسك و حركت برفراز جلو.
اين تيره سير بهترين كاري است كه ولو كنون اجرا داده ايم. نمي توانم استراحت كنم تا ببينم چاه اتفاقي مي افتد.
و البته، مي خواستم بدانم نوباوه ها، كورور (11) يكدلي كارولين (14) فكر مي كردند:
آيا من وشما هيجان زده صدر در سفر فراز مدت طولاني؟ آيا شما سكبا خانواده تان گردش كرديد؟
[كارولين] احساسات زيادي در مورد سفر صدر در مدت طولاني داشت. من باز يافتن اين ايده هيجان ضربت ديده شدم، ليك من نيز ترسيدم. برفراز علاوه، خود نمي خواستم محارم و بيگانگان و اولين زاد تحصيل اندر دبيرستان را دوباره به دست آوردن دست بدهم. قدس من وا خانواده ابو 24/7 اميدوار بودم. ليك من باز يافتن طريق اسكايپ، چت ويدئويي Google صفا فيس بوك توانستم وا دوستانم علايق برقرار كنم. سادگي ما تمامو جزئي را به رنج متصل كرده ايم صداقت نزديك تر شده ايم.
[Conor] خود هيجان مضروب بي رغبت شدم صدر در سفر خلوص ديدن جهان. خود مي دانستم اين يك مهلت ويژه براي ايفا به جريان انداختن كاري نيست كه بسياري از افراد ديگر اعمال مي دهند. دوستانم را تلف شده و برده شكست خورده منهزم ام، ليك ارزشش را دارد. شاق ترين حين در طول تعطيلات اخت كريسمس بوده است. اين زماني است كه من دوباره به دست آوردن زندگي عادي هرج ومرج غبار مي برم.
جالب ترين كاري كه ارتكاب داده ايد چيست؟ بدترين حال چيست؟
[كارولين] من وايشان چيزهاي زيادي را ادا داده ايم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو واقعا دوست داشتم كه داخل اكوادور پوشيده شده و شوربا شيرهاي دريايي Galapagos شناگري كنم و دوباره يافتن و گم كردن فيل ها اندر تايلند محافظت كنم. خويشتن واقعا مانوس دارم سفر در نيوزيلند، استراليا بي آلايشي ژاپن. بدترين كاري كه ضمير اول شخص جمع كرديم اين هستي و عدم كه يك هواپيما) و راننده خلبان ناخدا نيمه كومه واقعا كثيف تو شمال آرژانتين سوار شويم. اين كوشا و سرد و آبديده بود
[Conor] Galapagos عالي بودند. من يار شناسا داشتم داخل يك قايق زندگي كنم و دوباره پيدا كردن جزيره روي جزيره دام تار كنم. خود همچنين آزگار ورزش هاي ماجراجويي تو نيوزيلند را دوست داشتم، پهلو ويژه زوربين. بي آلايشي اين واقعا جالب بود كه بتواند يك مايل طولاني دوباره به دست آوردن بالاي ديوار بزرگ بگذارد. خيلي چيزهاي بدي حيات نداره حد مي كنم بدترين چيز هميشه بوده است، منتظرمان در فرودگاه خير يا ايستگاه هاي قطار يا هواپيما) و راننده خلبان ناخدا بوده ايم.
خوشحالم كه اين كار را كردي؟ آيا مي خواهيد داخل آينده جال كنيد يا اين امتحان باعث شده شما پيدا كردن سفر متنفرم؟
[كارولين] اين دم كه تقريبا اعمال شد، واقعا خوشحالم كه اين كار را ايفا به جريان انداختن داديم. من عاطفه حس مي كنم كارهايي را ارتكاب مي دهم كه پيمانه اندكي از انسان انجام مي دهند. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر مي كنم كه من درون آينده تور :اسم تله مي كنم، اما احيانا براي اين موعد طولاني نيست. يك روز، خويشتن مي خواهم فراز تايلند براي كار با فيل ها در پارك طبيعت Elephant تو نزديكي چيانگ ماي برگردم.
[Conor] خود واقعا خوشحالم كه اين را هم ادا داديم. من شاد خواهم شد كه به مسكن بروم، وليكن ما قدير به نظاره و به كاربستن چنين كاري هستيم. درون آينده، تمام چند، خويشتن فكر نمي كنم كه براي مدت طولاني سياحت كنم. فكر ميكنم سفرهاي بيشتري را به كاربستن خواهم داد، اما براي دورههاي كوتاهتر. در عالم خيلي زياد است، ضمير اول شخص جمع مي توانيد كل زندگي نفس را بهره جويي كنيد.
برو وبلاگ نفس را نظارت كنيد اخلاص آنها را تو سراسر آفاق در Wide Wide World بنابرين كنيد.


هتل تايتانيك سيتي استانبول

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.