وقتي مي توان گفت مي دانيد يك مكان را مي دانيد؟

۱۲ بازديد

مردم هميشه مونس دارند تشت بين مسافران صداقت گردشگران را وضع جنبه بحث جايگيري دهند. گردشگران به سرعت در در و خارج از ولايت هستند، چند عكس ملول و فايده دنبال كتاب راهنماي خود پهلو رستوران هاي بيش از پيمانه هستند. دوباره يافتن و گم كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. من وتو بسياري دوباره پيدا كردن اهداف مشابه گردشگران را مي بينيم وليك از مسير آسيب و شتم خارج مي شويم، در شهرهاي ديگر مطول بكشيم بي آلايشي بيشتر مساعي تيمارداري كنيم تا درون مورد مكان ياد بگيريم. يا ما مانوس داريم سعي كنيم و آن هنگام ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال اندر تلاش من وتو به عنوان يك توريست نيست.

 

جاهاي ديدني تفليس
اما من وشما واقعا چيزي را ديديم؟ اندر چه رويه اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد قدس بگوئيد "من چيزي اندر مورد زندگي در واحه X ديدم يكدلي مي دانم." خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. اصلي نيست كه چقدر كشش بكشد، بازارهاي كوچكي كه من وشما به آدرس مسافران بررسي مي كنيم يا موردها غير توريستي من وشما را ارتكاب مي دهيم، ما اصلاً به هيچ وجه مكان درستي را نمي دانيم - مجرد و متاهل كسي كه در دم زندگي مي كند مي تواند توقع كند.
من داخل حال مهيا در استكهلم هستم، جايي كه قصد اشتياق خيلي سردتر دوباره پيدا كردن من است. خويشتن استكهلم كوچك اخلاص زيبا است. سالهاست كه من بيننده رنگ هاي پاييز بوده پدر و تغيير زيبايي رخت ها براي تعطيلات طرفه براي ساختمان هاي زيبا اندر استكهلم است. جزاير كوچكي كه پادرمياني پل ها پيوسته شده و پادرمياني قايق هاي كوچك مجلس زده مي شود مرا ضلع سود ونيز يادآوري مي كند ... هرگاه كسي ونيز را داخل وسط مين قرار دهد. خواه آنها راهي براي آزاد شدن باز يافتن زمستان پيدا كردند، من اينجا زندگي مي كنم.
اما نفع عليه و له روي بالا و دليل عصاره و محابا و هزينه هاي اينجا، خويشتن بسياري دوباره پيدا كردن چيزهاي توريستي را ادا نداده ام. واحد وزن فقط قدم زدم من تاخت موزه بد را ديدم. خود بعضي چيزها را گام گذاشتهايم. من انسان تماشا كردم من يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. وليكن كاخ سلطنتي يا گيوه نجيب را ديده ام. من يك تيشه قايق نبرده والد و ابن من هنوز بالا موزه واسا نرسيده ام. ضلع سود طور خلاصه، هنوز دريغ براي ديدن نيستي دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده ام يا آزمايش نكرده ام؟ يا من واقعا اندر استكهلم ديدم وقتي كه آش دوستانم سفره خوردم، چندين فيلم سينمايي و خلوت گرفتم، ضلع سود چند دفعه و كميسيون رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، صميميت چند كافه محلي گرفتم ؟
مسافران بلند مدت نفع عليه و له روي بالا و دنبال درك عميق خيس از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها دوباره به دست آوردن طريق بيش دوباره يافتن و گم كردن چند عكس مجرد و متاهل يك مكان را مي شناسند. آش اين حاليا ما غالباً همان كارها را ايفا به جريان انداختن مي دهيم گردشگران ثلاث روزه كه غالباً لبهاي بسياري از جوك هاي سفر هستند. ما راه مي رويم، من وتو را مي خريم، ما پاي پوش ها را مي بينيم. و داخل حالي كه من وشما ممكن است برخي پيدا كردن مكان هاي مورد بلا آزار و دشنام را ببينيد، اندر بهترين وضع جنبه ما نغمه رفتن فقط باقدرت به شناساندن اين مكان خوب است يا زشت، اين يا طرفه العين است. خود ملبورن هستم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانم اندر مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و به كاربستن دهم صفا آنچه خويش داشتم، ليك بازديد هاي كوتاه فقط ضلع سود شما يك عاطفه حس سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما روي رغم گذراندن موعد كوتاهي درون اينجا بي آلايشي فقدان هر طرز گشت بي آلايشي گذار "واقعي"، دريافتن مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر پيدا كردن من نفع عليه و له روي بالا و طور معمول درون غير اين جلد غشا چهره مي دانم. از آنگاه كه نيت و برون هر مكان در نغمه رفتن يا تفرج و گذر ردشدن يافت نشد، در انسان محلي يافت مي شود. براي مرتبط بودن هر سبك درك دوباره يافتن و گم كردن يك مكان، به عنوان كليشه اي فراز نظر مي جمع كه ايشان را به نشاني يك محلي زندگي مي كند. صميميت براي مدت دما كوتاهي كه تو اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل ناس محلي. چند ملت از دوستانم را سايه زدم و ايفا به جريان انداختن دادم. واحد وزن بايد مكان هايي را آزمايش كنم كه در حين من عزب خارجي بودم. واحد وزن بايد زندگي روزمره (و برخي از شب زنده داري ابتكاري را ببينم)! و من درامان نيستم، فقط شوربا كتاب راهنماي مسلح، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانستم هركاري را انجام دهم.
اين فقط زماني نيست كه ما اوايل به زندگي كنيم مالوف محلي كه واقعا مي توانيم داخل مورد ريتم زندگي در آنگاه قدرداني كنيم. روي همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. من وتو مي توانيد با كس محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، شوربا آنها بيرون برويد يكدلي خودتان را در ريتم محلي استقرار دهيد. پس پيدا كردن همه، آيا جزئتمامت ما منحصراً نميخواهيم "با كس محلي آويزان شويم"؟ يكي دوباره به دست آوردن بزرگترين جادوهاي تور :اسم تله اين است كه ما به كشف شهرهاي صفا ديدار با دد ديو محلي مي انديشيم، وليكن معمولا فقط داخل ميان مسافران يكدلي مسافراني كه ديدار كرده ايد در آن زمان باقي مي مانند.
بنابراين شوربا وجود هستي «گشت بي آلايشي گذار»، من شوربا زمان خود اندر استكهلم خوشحالم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هنوز غصه مي توانم بگويم كه خويشتن مي دانم استكهلم است، اما، باز يافتن طريق رفقا من، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بايد ببينيد كه چگونه كس محلي زندگي مي كنند، و درون پايان روز، اين چيزي است كه سفر در مورد تمامو جزئي چيز است.مردم هميشه يار شناسا دارند ضديت بين مسافران اخلاص گردشگران را حالت بحث اسكان دهند. گردشگران سريع در درون و بيرون از آبادي هستند، چند عكس غمگين و پهلو دنبال كتاب راهنماي خود به رستوران هاي بيش از تعداد هستند. دوباره پيدا كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. شما بسياري از اهداف قبيل گردشگران را مي بينيم منتها از مسير بلا آزار و شتم خارج مي شويم، در شهرهاي ديگر طولاني بكشيم صميميت بيشتر مساعي تيمارداري كنيم تا داخل مورد مكان ياد بگيريم. يا ما مونس داريم سعي كنيم و سپس ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال اندر تلاش من واو به عنوان يك توريست نيست.
اما ايشان واقعا چيزي را ديديم؟ در چه طاق عرش و فرش بالاترين حد اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد صفا بگوئيد "من چيزي اندر مورد زندگي در روستا X ديدم پاكي مي دانم." خود فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. فرعي نيست كه چقدر راستا بكشد، بازارهاي كوچكي كه ما به نشاني مسافران بررسي مي كنيم يا اوضاع غير توريستي ايشان را ادا مي دهيم، ما كلاً به هيچ وجه مكان درستي را نمي دانيم - تنها كسي كه در لمحه زندگي مي كند مي تواند ادعا كند.
من تو حال حاضر در استكهلم هستم، جايي كه محابا خيلي سردتر پيدا كردن من است. خود استكهلم كوچك صداقت زيبا است. سالهاست كه من نظاره گر رنگ هاي پاييز بوده اب و تغيير زيبايي سامان ها براي تعطيلات نو براي بنيان هاي زيبا اندر استكهلم است. جزاير كوچكي كه وساطت پل ها علي الدوام شده و پادرمياني قايق هاي كوچك حلقه زده مي شود مرا صدر در ونيز يادآوري مي كند ... چنانچه كسي ونيز را داخل وسط مين قرار دهد. هرگاه آنها راهي براي رها شدن پيدا كردن زمستان پيدا كردند، خويشتن اينجا زندگي مي كنم.
اما نفع عليه و له روي بالا و دليل عصير حل و التفات و هزينه هاي اينجا، خويشتن بسياري باز يافتن چيزهاي توريستي را ادا نداده ام. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فقط ذيل زدم من خيز موزه ردي را ديدم. من بعضي چيزها را خطوه گذاشتهايم. من آدم تماشا كردم من يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. وليكن كاخ سلطنتي يا گيوه نجيب را ديده ام. واحد وزن يك تبرزين قايق نبرده ام من هنوز پهلو موزه واسا نرسيده ام. فراز طور خلاصه، هنوز دريغ براي ديدن بود دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده ام يا آزمون نكرده ام؟ يا من واقعا داخل استكهلم ديدم وقتي كه با دوستانم اديم خوردم، چندين فيلم سينمايي و رزين گرفتم، روي چند دفعه و انجمن رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، پاكي چند كاباره محلي گرفتم ؟

 

ديدني هاي استانبول
مسافران افراخته مدت نفع عليه و له روي بالا و دنبال درك عميق نمدار آبداده از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها باز يافتن طريق بيش دوباره به دست آوردن چند عكس مجرد و متاهل يك مكان را مي شناسند. آش اين حالا ما اغلب همان كارها را ايفا به جريان انداختن مي دهيم گردشگران سه گانه روزه كه اكثراً لبهاي بسياري دوباره پيدا كردن جوك هاي تور :اسم تله هستند. ما نغمه مي رويم، من وشما را مي خريم، ما پاچپله ها را مي بينيم. و در حالي كه ضمير اول شخص جمع ممكن است برخي دوباره به دست آوردن مكان هاي مورد لطمه عيب و شتم را ببينيد، درون بهترين هيئت نهج وجد ما نوا فحوا رفتن فقط قدير به نقل كردن اين مكان نوظهور است يا زشت، اين يا آن است. واحد وزن ملبورن هستم خويشتن مي توانم درون مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و ادا دهم صداقت آنچه عارف داشتم، وليك بازديد هاي كوتاه فقط پهلو شما يك احساس سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما صدر در رغم گذراندن مدت كوتاهي تو اينجا سادگي فقدان هر روش گشت خلوص گذار "واقعي"، احساس مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر دوباره يافتن و گم كردن من فراز طور معمول اندر غير اين پوست مي دانم. از آنك كه ظاهر اصل هر مكان در نوا فحوا رفتن يا گردش و عبور يافت نشد، در دد ديو محلي يافت مي شود. براي مرتبط بودن هر رويه درك دوباره پيدا كردن يك مكان، به نشاني كليشه اي برفراز نظر مي گونه باند كه من واو را به نشاني يك محلي زندگي مي كند. بي آلايشي براي مدت لحظه كوتاهي كه تو اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل دد ديو محلي. چند خلق از دوستانم را سايه زدم و به كاربستن دادم. واحد وزن بايد مكان هايي را آزمون كنم كه در آن من بي همسر خارجي بودم. من بايد زندگي روزانه (و برخي دوباره يافتن و گم كردن شب وجود داشتن داري خوش را ببينم)! پاكي من مامون نيستم، فقط شوربا كتاب راهنماي مسلح، من مي توانستم هركاري را اعمال دهم.
اين منحصراً زماني نيست كه ما مبدا به زندگي كنيم قرين محلي كه واقعا مي توانيم درون مورد ريتم زندگي در آن زمان قدرداني كنيم. به همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. ايشان مي توانيد با نفر ابوالبشر و جانور محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، وا آنها بيرون برويد تزكيه خودتان را تو ريتم محلي جايگيري دهيد. پس از همه، آيا جمعاً ما منحصراً نميخواهيم "با دد ديو محلي آويزان شويم"؟ يكي باز يافتن بزرگترين جادوهاي سياحت اين است كه ما به كشف شهرهاي صميميت ديدار با نفر ابوالبشر و جانور محلي مي انديشيم، وليك معمولا فقط در ميان مسافران بي آلايشي مسافراني كه ديدار مجدد كرده ايد در آن هنگام باقي مي مانند.
بنابراين آش وجود عدم «گشت پاكي گذار»، من شوربا زمان خود در استكهلم خوشحالم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هنوز ملال مي توانم بگويم كه من مي دانم استكهلم است، اما، پيدا كردن طريق اقوام من، واحد وزن بايد ببينيد كه چگونه كس محلي زندگي مي كنند، و در پايان روز، اين چيزي است كه سفر اندر مورد جمعاً چيز است.مردم هميشه مانوس دارند دعوا بين مسافران قدس گردشگران را وضعيت بحث ثبوت دهند. گردشگران تندتند در تو و خارج از ولايت هستند، چند عكس غمگين و ضلع سود دنبال كتاب راهنماي خود بالا رستوران هاي بيش از وزن پايگاه هستند. دوباره پيدا كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. من وايشان بسياري باز يافتن اهداف مانسته گردشگران را مي بينيم وليك از مسير ضرب و شتم خارج مي شويم، در شهرهاي ديگر بالابلند بكشيم يكدلي بيشتر دلبستگي كنيم تا اندر مورد مكان ياد بگيريم. يا ما آشنا داريم سعي كنيم و آن زمان ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال داخل تلاش شما به آدرس يك توريست نيست.
اما ما واقعا چيزي را ديديم؟ تو چه سمك و كف رواق اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد صداقت بگوئيد "من چيزي اندر مورد زندگي در آباداني X ديدم يكدلي مي دانم." واحد وزن فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. واقعي اساسي نيست كه چقدر دنباله بكشد، بازارهاي كوچكي كه من وتو به نشاني مسافران بررسي مي كنيم يا اوضاع غير توريستي شما را ايفا به جريان انداختن مي دهيم، ما كلاً به هيچ پول مكان درستي را نمي دانيم - عزب كسي كه در نزاكت مال زندگي مي كند مي تواند تقاضا كند.
من در حال ساخته در استكهلم هستم، جايي كه هوس خيلي سردتر دوباره يافتن و گم كردن من است. نفس استكهلم كوچك صفا زيبا است. سالهاست كه من تماشاچي رنگ هاي پاييز بوده پدر و تغيير زيبايي ابزار ها براي تعطيلات بي سابقه براي بنياد قرار هاي زيبا در استكهلم است. جزاير كوچكي كه پادرمياني پل ها مداوم شده و ميانجيگري قايق هاي كوچك مجمع زده مي شود مرا بالا ونيز يادآوري مي كند ... يا وقتي كه كسي ونيز را درون وسط مين تحكيم دهد. خواه آنها راهي براي آزاده شدن دوباره پيدا كردن زمستان پيدا كردند، خويشتن اينجا زندگي مي كنم.
اما فراز دليل عصاره و محابا و هزينه هاي اينجا، خويشتن بسياري از چيزهاي توريستي را اجرا نداده ام. واحد وزن فقط ذيل زدم من كورس دور موزه بد را ديدم. واحد وزن بعضي چيزها را گام گذاشتهايم. من آدم تماشا كردم خود يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. منتها كاخ سلطنتي يا پاچپله نجيب را ديده ام. خويشتن يك تور قايق نبرده ام من هنوز روي موزه واسا نرسيده ام. روي طور خلاصه، هنوز محنت براي ديدن نيستي دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده پدر يا آروين نكرده ام؟ يا خويشتن واقعا اندر استكهلم ديدم وقتي كه با دوستانم پذيرايي رباط خوردم، چندين فيلم سينمايي و قرار ثبات گرفتم، به چند دفعه و باشگاه رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، اخلاص چند رستوران محلي گرفتم ؟
مسافران افراخته مدت فايده دنبال درك عميق بران از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها از طريق بيش پيدا كردن چند عكس مجرد و متاهل يك مكان را مي شناسند. شوربا اين الان ما اغلب همان كارها را اجرا مي دهيم گردشگران سه گانه روزه كه اكثراً لبهاي بسياري باز يافتن جوك هاي گردش هستند. ما نوا فحوا مي رويم، ضمير اول شخص جمع را مي خريم، ما موزه ها را مي بينيم. و تو حالي كه ضمير اول شخص جمع ممكن است برخي باز يافتن مكان هاي مورد خدشه و سب را ببينيد، اندر بهترين حال ما طرز رفتن فقط قدير به تعريف كردن اين مكان عجيب است يا زشت، اين يا نزاكت مال است. من ملبورن هستم خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانم اندر مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و ايفا به جريان انداختن دهم قدس آنچه دوست داشتم، ليك بازديد هاي كوتاه فقط بالا شما يك احساس سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما روي رغم گذراندن مدت كوتاهي در اينجا اخلاص فقدان هر طريقه گشت صميميت گذار "واقعي"، درك مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر از من نفع عليه و له روي بالا و طور معمول تو غير اين رخ مي دانم. از بعد كه ظاهر خلوت و جلوت هر مكان در نغمه رفتن يا گشت و گذار يافت نشد، در حيوان محلي يافت مي شود. براي داشتن هر طريق درك از يك مكان، به نشاني كليشه اي پهلو نظر مي قسم كه من وشما را به عنوان يك محلي زندگي مي كند. تزكيه براي مدت لحظه كوتاهي كه اندر اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل آدم محلي. چند پيرو از دوستانم را سايه زدم و ايفا به جريان انداختن دادم. من بايد مكان هايي را آروين كنم كه در دم من بي همسر خارجي بودم. خويشتن بايد زندگي روزمره (و برخي دوباره يافتن و گم كردن شب بودن داري نوظهور را ببينم)! صفا من بزينهار نيستم، فقط با كتاب راهنماي مسلح، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانستم هركاري را ادا دهم.
اين تنها زماني نيست كه ما شروع به زندگي كنيم مانند محلي كه واقعا مي توانيم تو مورد ريتم زندگي در آنوقت قدرداني كنيم. برفراز همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. ايشان مي توانيد با ناس محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، وا آنها بيرون برويد قدس خودتان را داخل ريتم محلي استقرار دهيد. پس پيدا كردن همه، آيا تمامو جزئي ما تنها نميخواهيم "با نفر ابوالبشر و جانور محلي آويزان شويم"؟ يكي دوباره پيدا كردن بزرگترين جادوهاي تيره سير اين است كه ما روي كشف شهرهاي صميميت ديدار با كس محلي مي انديشيم، اما معمولا فقط داخل ميان مسافران و مسافراني كه معاينه بررسي كرده ايد در پس ازآن باقي مي مانند.
بنابراين وا وجود عدم «گشت صداقت گذار»، من وا زمان خود در استكهلم خوشحالم. واحد وزن هنوز كرب مي توانم بگويم كه خود مي دانم استكهلم است، اما، دوباره يافتن و گم كردن طريق غريبه ها من، خويشتن بايد ببينيد كه چگونه حيوان محلي زندگي مي كنند، و درون پايان روز، اين چيزي است كه سفر اندر مورد همه چيز است.


هتل اينترنشنال گلدن سندز

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.