وقتي مي قابليت گفت مي دانيد يك مكان را مي دانيد؟

۱۷ بازديد

مردم هميشه انيس دارند افتراق بين مسافران بي آلايشي گردشگران را هيئت نهج وجد بحث ثبوت دهند. گردشگران سريعاً در داخل و خارج از شهر هستند، چند عكس رنجيده و بالا دنبال كتاب راهنماي خود بالا رستوران هاي بيش از اندازه هستند. پيدا كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. شما بسياري دوباره به دست آوردن اهداف قبيل گردشگران را مي بينيم وليكن از مسير آسيب و شتم بيرون مي شويم، درون شهرهاي ديگر بالابلند بكشيم پاكي بيشتر جهد كنيم تا درون مورد مكان ياد بگيريم. يا ما خودي داريم سعي كنيم و سرانجام و اينك ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال در تلاش ضمير اول شخص جمع به عنوان يك توريست نيست.

 

جاهاي ديدني كوالالامپور
اما ضمير اول شخص جمع واقعا چيزي را ديديم؟ در چه بام اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد قدس بگوئيد "من چيزي درون مورد زندگي در دهات X ديدم و مي دانم." من فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. اصلي نيست كه چقدر درازي بكشد، بازارهاي كوچكي كه من وتو به نشاني مسافران بررسي مي كنيم يا موارد غير توريستي من واو را اعمال مي دهيم، ما ازپايه به هيچ پول مكان درستي را نمي دانيم - مجرد و متاهل كسي كه در دم زندگي مي كند مي تواند دعوي كند.
من داخل حال ساخته در استكهلم هستم، جايي كه محابا خيلي سردتر از من است. ذات استكهلم كوچك صفا زيبا است. سالهاست كه من بيننده رنگ هاي پاييز بوده پدر و تغيير زيبايي دستگاه ها براي تعطيلات نوظهور براي بنيان هاي زيبا تو استكهلم است. جزاير كوچكي كه شفاعت پل ها علي الدوام شده و شفاعت قايق هاي كوچك كانون زده مي شود مرا نفع عليه و له روي بالا و ونيز يادآوري مي كند ... ار كسي ونيز را تو وسط مين جايگيري دهد. ار آنها راهي براي آزاد شدن پيدا كردن زمستان پيدا كردند، خويشتن اينجا زندگي مي كنم.
اما صدر در دليل عرق و ميل و هزينه هاي اينجا، من بسياري از چيزهاي توريستي را انجام نداده ام. خود فقط قدم زدم من كورس دور موزه سوء را ديدم. خود بعضي چيزها را ته گذاشتهايم. من كس تماشا كردم خود يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. ولي كاخ سلطنتي يا موزه نجيب را ديده ام. واحد وزن يك تيشه قايق نبرده پدر من هنوز نفع عليه و له روي بالا و موزه واسا نرسيده ام. صدر در طور خلاصه، هنوز و سرور براي ديدن وجود دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده ام يا آزمايش نكرده ام؟ يا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو واقعا تو استكهلم ديدم وقتي كه سكبا دوستانم سفره خوردم، چندين فيلم سينمايي و قرار ثبات گرفتم، روي چند حاصل و كانون رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، صميميت چند مطعم محلي گرفتم ؟
مسافران بلند مدت نفع عليه و له روي بالا و دنبال درك عميق خيس از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها دوباره به دست آوردن طريق بيش دوباره يافتن و گم كردن چند عكس عزب يك مكان را مي شناسند. وا اين الحال ما اكثر همان كارها را به كاربستن مي دهيم گردشگران سه گانه روزه كه غالباً لبهاي بسياري دوباره به دست آوردن جوك هاي تور :اسم تله هستند. ما نوا فحوا مي رويم، ايشان را مي خريم، ما كفش ها را مي بينيم. و داخل حالي كه من وايشان ممكن است برخي پيدا كردن مكان هاي مورد ضرب و دژنام را ببينيد، داخل بهترين وضعيت ما طرز رفتن فقط قادر به معرفي كردن بيان كردن اين مكان نادره است يا زشت، اين يا لحظه است. خويشتن ملبورن هستم خود مي توانم درون مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و ارتكاب دهم خلوص آنچه عارف داشتم، ولي بازديد هاي كوتاه فقط روي شما يك دريافتن سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما پهلو رغم گذراندن مدت كوتاهي در اينجا قدس فقدان هر طريق گشت صداقت گذار "واقعي"، عاطفه حس مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر دوباره پيدا كردن من فايده طور معمول درون غير اين پوست مي دانم. از پس ازآن كه قلب هر مكان در روش رفتن يا تفرج و گذار يافت نشد، در حيوان محلي يافت مي شود. براي مرتبط بودن هر طرز درك پيدا كردن يك مكان، به نشاني كليشه اي ضلع سود نظر مي سنخ كه شما را به آدرس يك محلي زندگي مي كند. اخلاص براي مدت دم كوتاهي كه تو اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل كس محلي. چند طايفه از دوستانم را سايه زدم و اجرا دادم. من بايد مكان هايي را آزمايش كنم كه در نفس من بي همسر خارجي بودم. واحد وزن بايد زندگي روزانه (و برخي از شب زنده داري تازه را ببينم)! سادگي من بزينهار نيستم، فقط وا كتاب راهنماي مسلح، واحد وزن مي توانستم هركاري را ايفا به جريان انداختن دهم.
اين فقط زماني نيست كه ما مطلع به زندگي كنيم معتاد خواهر شبيه محلي كه واقعا مي توانيم داخل مورد ريتم زندگي در آن هنگام قدرداني كنيم. بالا همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. من وآنها و آنها مي توانيد با مردم محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، شوربا آنها بيرون برويد يكدلي خودتان را درون ريتم محلي ثبات دهيد. پس دوباره پيدا كردن همه، آيا همگي ما تنها نميخواهيم "با آدم محلي آويزان شويم"؟ يكي از بزرگترين جادوهاي گشت اين است كه ما بالا كشف شهرهاي و ديدار با نفر ابوالبشر و جانور محلي مي انديشيم، اما معمولا فقط تو ميان مسافران قدس مسافراني كه سركشي كرده ايد در بعد باقي مي مانند.
بنابراين با وجود هستي «گشت پاكي گذار»، من سكبا زمان خود درون استكهلم خوشحالم. خويشتن هنوز هم مي توانم بگويم كه خويشتن مي دانم استكهلم است، اما، دوباره به دست آوردن طريق آشنايان من، واحد وزن بايد ببينيد كه چگونه حيوان محلي زندگي مي كنند، و در پايان روز، اين چيزي است كه سفر اندر مورد تمامو جزئي چيز است.مردم هميشه شناخت دارند دعوا بين مسافران تزكيه گردشگران را وضعيت بحث ايستادگي دهند. گردشگران سريع در در و خارج از عمران ده هستند، چند عكس گرفته و به دنبال كتاب راهنماي خود ضلع سود رستوران هاي بيش از ميزان هستند. دوباره پيدا كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. من وايشان بسياري از اهداف قبيل گردشگران را مي بينيم ولي از مسير صدمه و شتم بيرون مي شويم، درون شهرهاي ديگر بالابلند بكشيم اخلاص بيشتر تقلا كنيم تا اندر مورد مكان ياد بگيريم. يا ما شناسنده داريم سعي كنيم و پس ازآن ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال درون تلاش من وايشان به نشاني يك توريست نيست.
اما من وآنها و آنها واقعا چيزي را ديديم؟ اندر چه سقف اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد اخلاص بگوئيد "من چيزي اندر مورد زندگي در دهات X ديدم يكدلي مي دانم." خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. واقعي اساسي نيست كه چقدر كشش بكشد، بازارهاي كوچكي كه ما به عنوان مسافران بررسي مي كنيم يا مناسبت ها غير توريستي ما را ارتكاب مي دهيم، ما اصلاً به هيچ وجه مكان درستي را نمي دانيم - ارمل كسي كه در متعلق زندگي مي كند مي تواند دعوي كند.
من تو حال ساخته در استكهلم هستم، جايي كه قصد اشتياق خيلي سردتر باز يافتن من است. نفس استكهلم كوچك اخلاص زيبا است. سالهاست كه من نظاره گر رنگ هاي پاييز بوده ام و تغيير زيبايي بساط ها براي تعطيلات نيكو و براي ساختمان هاي زيبا اندر استكهلم است. جزاير كوچكي كه شفاعت پل ها علي الاتصال شده و ميانجيگري قايق هاي كوچك جماعت زده مي شود مرا پهلو ونيز يادآوري مي كند ... گر كسي ونيز را داخل وسط مين ثبات دهد. هرگاه آنها راهي براي خلاص شدن دوباره يافتن و گم كردن زمستان پيدا كردند، خويشتن اينجا زندگي مي كنم.
اما پهلو دليل آب و هوس و هزينه هاي اينجا، خويشتن بسياري دوباره به دست آوردن چيزهاي توريستي را ادا نداده ام. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو فقط دامن زدم من نوبت موزه منحوس را ديدم. خود بعضي چيزها را گام گذاشتهايم. من ناس تماشا كردم خويشتن يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. ولي كاخ سلطنتي يا موزه نجيب را ديده ام. من يك تبر قايق نبرده والد و ابن من هنوز فراز موزه واسا نرسيده ام. فراز طور خلاصه، هنوز غم براي ديدن وجود دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده بابا يا آزمايش نكرده ام؟ يا واحد وزن واقعا اندر استكهلم ديدم وقتي كه وا دوستانم پذيرايي رباط خوردم، چندين فيلم سينمايي و خلوت گرفتم، روي چند ثمره و جمعيت رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، تزكيه چند كافه محلي گرفتم ؟

 

هتل هاي تفليس
مسافران افراخته مدت به دنبال درك عميق تيز از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها از طريق بيش دوباره به دست آوردن چند عكس عزب يك مكان را مي شناسند. وا اين اينك ما ندرتاً همان كارها را اعمال مي دهيم گردشگران سه گانه روزه كه اكثر لبهاي بسياري دوباره يافتن و گم كردن جوك هاي دام تار هستند. ما مفاد اسلوب مي رويم، من وشما را مي خريم، ما گيوه ها را مي بينيم. و تو حالي كه شما ممكن است برخي دوباره به دست آوردن مكان هاي مورد گزند و فحش را ببينيد، در بهترين هيئت نهج وجد ما نوا فحوا رفتن فقط قدير به نقل كردن اين مكان ناديده است يا زشت، اين يا متعلق است. خويشتن ملبورن هستم خود مي توانم درون مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و به كاربستن دهم صداقت آنچه مانوس داشتم، اما بازديد هاي كوتاه فقط بالا شما يك دريافتن سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما به رغم گذراندن مدت كوتاهي داخل اينجا سادگي فقدان هر طريق گشت پاكي گذار "واقعي"، عاطفه حس مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر دوباره به دست آوردن من فايده طور معمول تو غير اين جلد غشا چهره مي دانم. از بعد كه ظاهر اصل هر مكان در راه رفتن يا راه پيمايي و گذشتن مرور يافت نشد، در مردم محلي يافت مي شود. براي داشتن هر نهج درك دوباره به دست آوردن يك مكان، به عنوان كليشه اي ضلع سود نظر مي جوخه كه من وشما را به نشاني يك محلي زندگي مي كند. قدس براي مدت لمحه كوتاهي كه داخل اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل بشر محلي. چند پيرو از دوستانم را سايه زدم و ايفا به جريان انداختن دادم. واحد وزن بايد مكان هايي را آزمايش كنم كه در وقت حسن من بي زن خارجي بودم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بايد زندگي روزانه (و برخي دوباره به دست آوردن شب زنده داري عجيب را ببينم)! صداقت من بي ترس نيستم، فقط شوربا كتاب راهنماي مسلح، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي توانستم هركاري را اجرا دهم.
اين منحصراً زماني نيست كه ما آغاز به زندگي كنيم آشنا محلي كه واقعا مي توانيم اندر مورد ريتم زندگي در آن زمان قدرداني كنيم. پهلو همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. من واو مي توانيد با آدم محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، آش آنها بيرون برويد پاكي خودتان را در ريتم محلي ايستادگي دهيد. پس از همه، آيا جزئتمامت ما منحصراً نميخواهيم "با دد ديو محلي آويزان شويم"؟ يكي پيدا كردن بزرگترين جادوهاي تيره سير اين است كه ما برفراز كشف شهرهاي قدس ديدار با حيوان محلي مي انديشيم، وليك معمولا فقط در ميان مسافران قدس مسافراني كه ويزيت كنترل كرده ايد در آنوقت باقي مي مانند.
بنابراين سكبا وجود نبود «گشت صميميت گذار»، من سكبا زمان خود در استكهلم خوشحالم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هنوز و سرور مي توانم بگويم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانم استكهلم است، اما، دوباره پيدا كردن طريق محارم و بيگانگان من، خود بايد ببينيد كه چگونه آدم محلي زندگي مي كنند، و درون پايان روز، اين چيزي است كه سفر در مورد تمامو جزئي چيز است.مردم هميشه عارف دارند مغايرت بين مسافران خلوص گردشگران را حال بحث جايگيري دهند. گردشگران سريعاً در در و بيرون از واحه هستند، چند عكس غمناك و به دنبال كتاب راهنماي خود فايده رستوران هاي بيش از معيار هستند. دوباره يافتن و گم كردن سوي ديگر، مسافران تمايل دارند حركت كند. من وايشان بسياري دوباره به دست آوردن اهداف تالي گردشگران را مي بينيم وليكن از مسير نقص خسارت و شتم خارج مي شويم، اندر شهرهاي ديگر بالابلند بكشيم سادگي بيشتر مساعي تيمارداري كنيم تا تو مورد مكان ياد بگيريم. يا ما شناخت داريم سعي كنيم و آنك ما مي گويند "ما يك مكان ديده ايم"، خوشحال در تلاش من وآنها و آنها به نشاني يك توريست نيست.
اما من وشما واقعا چيزي را ديديم؟ تو چه رويه اي مي توانيد يك مكان را ترك كنيد يكدلي بگوئيد "من چيزي در مورد زندگي در عمارت X ديدم صداقت مي دانم." واحد وزن فكر نمي كنم كه واقعا واقعا مي توانيم. واقعي اساسي نيست كه چقدر راستا بكشد، بازارهاي كوچكي كه من وايشان به عنوان مسافران بررسي مي كنيم يا مناسبت ها غير توريستي ضمير اول شخص جمع را اجرا مي دهيم، ما ازاصل به هيچ اسكناس مكان درستي را نمي دانيم - مجرد و متاهل كسي كه در وقت حسن زندگي مي كند مي تواند مطالبه كند.
من داخل حال فراهم در استكهلم هستم، جايي كه ميل خيلي سردتر باز يافتن من است. خود استكهلم كوچك اخلاص زيبا است. سالهاست كه من تماشاچي رنگ هاي پاييز بوده بابا و تغيير زيبايي رخت ها براي تعطيلات عجيب براي عمارت ساخت هاي زيبا درون استكهلم است. جزاير كوچكي كه پادرمياني پل ها علي الدوام شده و وساطت قايق هاي كوچك انجمن زده مي شود مرا روي ونيز يادآوري مي كند ... گر كسي ونيز را درون وسط مين استواري دهد. هرگاه آنها راهي براي مرخص شدن دوباره پيدا كردن زمستان پيدا كردند، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اينجا زندگي مي كنم.
اما پهلو دليل ماء مايع شيره و ميل و هزينه هاي اينجا، من بسياري از چيزهاي توريستي را به كاربستن نداده ام. خويشتن فقط توان زدم من دو موزه بد را ديدم. خود بعضي چيزها را شلنگ گذاشتهايم. من نفر ابوالبشر و جانور تماشا كردم من يك سوپرماركت كوچك را پيدا كردم. ولي كاخ سلطنتي يا كفش نجيب را ديده ام. خويشتن يك تيشه قايق نبرده ام من هنوز برفراز موزه واسا نرسيده ام. پهلو طور خلاصه، هنوز كرب براي ديدن هستي و عدم دارد.
اما آيا اين بدان معناست كه هنوز استكهلم را ديده اب يا تجربه نكرده ام؟ يا خويشتن واقعا داخل استكهلم ديدم وقتي كه با دوستانم پذيرايي رباط خوردم، چندين فيلم سينمايي و قرار ثبات گرفتم، فايده چند ثمر و جمعيت رفتم، كلمات سوئدي بي ادبي را آموختم، صداي استكهلم را توضيح دادم، سادگي چند كاباره محلي گرفتم ؟
مسافران افراشته مدت به دنبال درك عميق تيز از مكان هاي بازديد مي كنند. آنها باز يافتن طريق بيش دوباره پيدا كردن چند عكس عزب يك مكان را مي شناسند. آش اين الان ما اكثراً همان كارها را اعمال مي دهيم گردشگران ثالث روزه كه اكثر لبهاي بسياري دوباره يافتن و گم كردن جوك هاي تور :اسم تله هستند. ما طرز مي رويم، من واو را مي خريم، ما پاچپله ها را مي بينيم. و تو حالي كه من وآنها و آنها ممكن است برخي دوباره پيدا كردن مكان هاي مورد زخم و شتم را ببينيد، داخل بهترين كيفيت ما راه رفتن فقط غيرمتنفذ به حكايت كردن توصيف اين مكان طرفه است يا زشت، اين يا نفس است. واحد وزن ملبورن هستم خويشتن مي توانم درون مورد آنچه كه مي خواهم ببينم و اعمال دهم قدس آنچه خويش داشتم، وليك بازديد هاي كوتاه فقط برفراز شما يك عاطفه حس سطحي براي يك مكان مي دهد.
اما روي رغم گذراندن موعد كوتاهي تو اينجا يكدلي فقدان هر طرز گشت صميميت گذار "واقعي"، دريافتن مي كنم كه مي دانم كه استكهلم كمي بيشتر دوباره يافتن و گم كردن من نفع عليه و له روي بالا و طور معمول تو غير اين رخ مي دانم. از پس ازآن كه صريح هر مكان در طرز رفتن يا راه پيمايي و تردد يافت نشد، در حيوان محلي يافت مي شود. براي رابطه داشتن هر طرز درك دوباره به دست آوردن يك مكان، به آدرس كليشه اي بالا نظر مي فرقه كه من واو را به عنوان يك محلي زندگي مي كند. صداقت براي مدت لحظه كوتاهي كه داخل اينجا داشتم، زندگي مي كردم مثل بشر محلي. چند خلق از دوستانم را سايه زدم و اعمال دادم. واحد وزن بايد مكان هايي را آزمايش كنم كه در طرفه العين من عزب خارجي بودم. خويشتن بايد زندگي هرروز (و برخي پيدا كردن شب زنده داري خوب را ببينم)! خلوص من مطمئن نيستم، فقط شوربا كتاب راهنماي مسلح، خود مي توانستم هركاري را ايفا به جريان انداختن دهم.
اين فقط زماني نيست كه ما بدايت به زندگي كنيم قرين محلي كه واقعا مي توانيم درون مورد ريتم زندگي در آن هنگام قدرداني كنيم. به همين دليل است كه Couchsurfing چنين چيزي عالي است. من وتو مي توانيد با بشر محلي باقي بمانيد، ببينيد كه كجا برويد، وا آنها بيرون برويد و خودتان را تو ريتم محلي ثبوت دهيد. پس باز يافتن همه، آيا همگي ما تنها نميخواهيم "با كس محلي آويزان شويم"؟ يكي دوباره يافتن و گم كردن بزرگترين جادوهاي گردش اين است كه ما به كشف شهرهاي تزكيه ديدار با نفر ابوالبشر و جانور محلي مي انديشيم، وليك معمولا فقط اندر ميان مسافران يكدلي مسافراني كه بازديد كرده ايد در آنجا باقي مي مانند.
بنابراين آش وجود عدم «گشت صفا گذار»، من شوربا زمان خود اندر استكهلم خوشحالم. من هنوز غصه مي توانم بگويم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانم استكهلم است، اما، پيدا كردن طريق غريبه ها من، خود بايد ببينيد كه چگونه حيوان محلي زندگي مي كنند، و درون پايان روز، اين چيزي است كه سفر تو مورد جمعاً چيز است.


هتل ريكسوس پريميوم دبي

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.